اشعار کودکانه و لالایی:))
+ امروز توی وبلاگ مژی جون خوندم که کلی شعر کودکانه دانلود کرده. من البته 4 5 تا سی دی از شهر کتاب برای نیکان گرفته بودم اما دلم یه کم لالایی ایرانی هم میخواست. واسه همین با خوندن مطلبش انگیزه برام ایجاد شد که برم یه سرچی بکنم ببینم چی پیدا میکنه و الان نیکان کلی خوش به حال شده چون از این وب سایت کلی لالایی و شعر براش دانلود کردم. ممنونم مژی جونم واسه اینکه این جرقه رو توی ذهنم ایجاد کردی.
+ پریشب رفتیم آتلیه برای گرفتن عکس بارداری. همش استرس داشتم نکنه یهویی درد زایمان بگیرم این کار نیمه تمام بمونه. از اینکه اینکارو کردیم خیلی خوشحالم. خودم و همسری کلییییی انرژی گرفتیم و ذوق کردیم. عکس هایی که انداختیم رو هم خیلی دوستش داشتیم. حالا شاید امروز فایل های دیجیتالش رو تحویل بگیریم. کلی هیجان دارم.
+ اون ویدیوها هم که گفتم در مورد کاهش درد زایمان ازشون نت برداشتم اما خیلی طولانی بود. نوشتنش خودش یکی دو روز طول میکشه. واسه همین فعلا برای کسی که به یوتیوب دسترسی دارند لینکش رو میذارم. خیلی خیلی مفید بود. توضیحاتی که این خانوم میدن به خود من خیلی کمک کرد که ذهنم روشن تر بشه. اگر فرصتی شد و حس و حالی بود سعی میکنم یه خلاصه ای ازش بذارم. اینم لینک دانلود.
+ من و نیکان خوبیم. آقای همسر هم خیلی خوبه. فقط گاهی اوقات از اینکه مجبوره توی این روزها منو توی خونه تنها بذاره یه کم نگران میشه. دوشنبه یهویی تصمیم گرفت نره سر کار و بمونه پیش من. خیلی روز خوبی بود کلی به هر دومون خوش گذشت. فیلم دیدیم کلی با هم گفتیم و خندیدیم. این کارهای یهویی همسری خیلی بهم انرژی میده. از اینکه به خانواده اینقدر اهمیت میده کلی دلم غنج میره. حس های پدرانه همسری این روزها کلی پررنگ تر شده. دیگه واقعا بی تاب دیدن نیکان هستش. با نیکان حرف میزنه. قربون صدقه اش میره و کلی کارهایی که اشک توی چشام میاره از خوشحالی.
+ گفته بودم که برادر جان عقد کردند با یه خانوم لاهیجانی. در همون راستا یه آهنگ گیلکی برام فرستاده که این روزها من و همسر n بار گوش میدیم و کلی کیف میکنم. اینم لینکش برای اینکه شما هم مشعوف بشید.
سلام لبخندجان فکر کنم با مامانیت داری خوش میگذرونی که خبری ازت نیست[چشمک] این روزها همش منتظرم که یه پست جدید بذاری و بگی که نیکان کوچولو دنیا اومده ایشاا... زایمان راحتی داشته باشی [بغل]
آخی. خوش به حال نیکان جون با این مامان خوش ذوق و اکتیوی که داره که اینقدر به فکرشه. و با این بابای مهربون ... دیگه چه شود.... خیلی خوشم میاد که تو این قدر فعالی و این قدر کارای خوب می کنی. من هر وقت پست های تو رو می خونم کلی انرژی مثبت می گیرم. همیشه شاد باشی و پر انرژی بنویسی... ایشالا روزای باقیمونده هم به خوبی بگذره و زود بیای از خود نیکان حرف بزنی.
عاشقانه هایتان مستدام رفیق [گل]
ای جانم اسم نی نی نیکان...اسم پسر من هم که نیکان
عزیزم خواستم بگم من اول ماه مسافر دارم به دردت می خوره؟!
منظورم این بود اونموقع اوکی هست :))
آخی فقط 9 روز مونده! دیگه شمارش معکوس شروع شده مامانه مهربون! ایشالا زوده زود نیکان فسقلی می یاد توی بغلت![ماچ]
اي جانم حساي پدرانه! منتظر خبراي خوب هستيم[ماچ]