یک عاشقانه آرام

این پست رو در حالی دارم مینوسم که یه عالم کار نیمه تمام دارم اما هم به خاطر خودم و ... ادامه مطلب

همه چیز از اونجا شروع شد که بعد از مدت ها 5 6 نفر از دوستان دوره لیسانس دور هم ... ادامه مطلب

دو سال پیش در چنین روز خدا موهبت مادر شدن رو به من عطا کرد. تک تک روزهای بارداری برای ... ادامه مطلب

پ.ن: کامنت ها رو در اولین فرصت تایید خواهم کرد.

نیکان در عصر یک روز تابستانی در محله گرینز دبی: نقاشی پسرکم با رنگ انگشتی: عکس نیکان در لابی هتل با دزد ... ادامه مطلب

++صبح لباس جینگولی پوشیدم، آرایش کردم. اومده با دقت منو نگاه میکنه و با یه شیطنت خاصی بهم میگه: مامانی ... ادامه مطلب

چه کار کنم که کودکم تنهایی بازی کردن را یاد بگیرد؟ کودکانی که از همان ابتدا با حمایت والدین خود بازی ... ادامه مطلب

میدونید یه دلیل اینکه نمی تونم اینجا ننویسم چیه؟؟؟ واسه اینکه این عاشقانه آرام رو خیلی دوست دارم. این وبلاگ ... ادامه مطلب

فک کنم باید سه چهار تا پست بنویسم تا بتونم همه حرفایی که توی ذهنم هست رو بزنم. اما ترجیح ... ادامه مطلب

سلاممممممممممممممم و صد تا سلام به همه دوستای خوبم. بعد از کلییییییییییییی بیخبری اومدم اگر خدا بخواد یه آپ بکنم ... ادامه مطلب